کد مطلب:47717
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:9
الف: با توجه به آية 108 سورة آل عمران: ومَا اللّهُ يُريدُ ظُـلمـًا لِلعـَـلَمين كه ميفرمايد: خداوند ارادة ظلم به عالميان نكرده است. علت اين كه افرادي مانند شمر و فرعون و... از اول ظالم بودند چيست؟ ب: آيا ضار ـ كه يكي از اسماي خداوند است ـ با آيات مزبور تضادّي ندارد؟ علت پرسش، خواندن آية فوق و تفكّر دربارة آن بود؟
الف: خداوند در آية بعد، براي اثبات اين مطلب كه خداوند ظلم نميكند، دو دليل بيان ميفرمايد: ولِلّهِ ما فِيالسَّمـَوَتِ وما فِي الاَرضِ واِلَي اللّهِ تُرجَعُ الاُمور;(آلعمران،109) آن چه در آسمانها و آن چه در زمين است، مال او است و همة كارها به سوي او باز ميگردد. نخستين دليل آن كه خدايي كه مالك تمام هستي و موجودات اين جهان است، ظلم و ستم دربارة او مفهومي ندارد. كسي ظلم به ديگري ميكند كه چيزي كه ديگران دارند، او نداشته و به آن احتياج داشته باشد، مانند مستكبران عالم كه براي چپاول ثروتهاي جهان سوم، آنان را زير ظلم خود قرار ميدهند، زيرا به آن ثروتها احتياج دارند، اما خداوند به چيزي نياز ندارد و همه چيز از او است. دليل دوم آن كه ظلم و ستم، دربارة كسي مفهوم دارد كه ممكن باشد بيرضايت او، كاري انجام شود، اما آن كس كه تمام امور هستي، از آغاز تا پايان زير نظر او است و به او باز ميگردد و هيچ كس، بياذن او، نميتواند كاري انجام دهد، چرا بايد ظلم و ستم كند.
و اما دربارة شمر و فرعون و مانند آنها كه ظالم بودهاند بايد گفت: اين راهي است كه خود آنها، با اختيار خود انتخاب كردهاند و هرگز خداوند آنها را ظالم خلق نكرده و آنان را بر ظلم كردن وادار نكرده است. اگر برخي از انسانها از ابتدا ظالم هستند، به اين خاطر است كه از همان اول با اختيار خود، عدالت را كنار گذاشته ظلم را برگزيدهاند، چنان كه اولياي الهي و بندگان صالح خدا با آن كه از اول ميتوانستند راه ظلم و ستم را برگزينند، ولي با اختيار خود راه خدا را برگزيدند و به ظلم و ستم پشت كردند. خداوند، راه راست را به انسانها نشان داده آنان را در رفتن به آن راه، آزاد گذاشته است و حق انتخاب را به خود آنان عطا فرموده، به گونهاي كه آنان ميتوانند با انتخاب آن، خود را سعادتمند كنند و ميتوانند با اعراض از آن، به شقاوت و بدبختي برسند: اِنّا هَدَينـَهُ السَّبيلَ اِمّا شاكِرًا واِمّا كَفورا;(انسان،3) ما راه را به او ]انسان[ نشان داديم، خواه شاكر باشد ]و پذيرا گردد[ يا ناسپاس.
ب: اما اين كه آيا ضارّ كه از اسماي خداوند است، با اين آيه ـ كه مفاد آن ظالم نبودن خداوند است ـ منافات دارد يا نه؟ جواب آن است كه منافات ندارد، زيرا اسم مبارك ضارّ در چيزهايي از دنيا كه محل نفع و ضرر هستند، تجلّي پيدا ميكند، مانند: غذاها و داروها و غير اينها كه در برخي شرايط، مطابق مزاج نبوده و ضرر ميزنند و در برخي موارد، مطابق مزاج بوده و نافع ميشوند و فقط از اين جهت است كه به خدا نسبت داده شده و گفته ميشود: خداوند ضارّ است يا خداوند نافع است.(شرح الاسمأ (شرح دعأ الجوشن الكبير)، حاج ملا هادي سبزواري، ص 386، نشر دانشگاه تهران)توضيح اين نكته لازم است كه به اين گونه صفات، صفات فعل ميگويند; به اين معنا كه خداوند ميتواند هم نفع برساند و هم ضرر بزند، ولي اين ضرر زدن، هيچ گاه ابتدايي و بيدليل نيست. خداوند براي هيچ كس ضرر را بر نميگزيند، هم چنان كه براي هيچ كس گمراهي و ضلالت را اراده نميكند، اما اگر كسي راه گمراهي را در پيش گرفت، چنين نيست كه گمراه نشود، براي مثال كسي نميتواند بگويد من ميخواهم سمّ بخورم، ولي ضرر آن ـ مسموم شدن ـ را نبينم، زيرا خداوند در مواد سمّي، اثر سمّ و ضرر را قرار داده و سمّ اثر خود را خواهد كرد; پس اثر و ضرر سمّ، ضرري است كه خدا در آن نهاده و به خواست خدا بوده، و در جاي خود هم نيكو و خير و قابل استفاده است; اما اين شخص ميتوانست انتخاب نكند و به سمت ضرر نرود و حتي از خير و نفع آن سمّ، استفاده كند.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.